۳۰
اسفند ۹۱
چقدر سخت است نوروزت را بدون محبوبت آغاز کنی و از آن سخت تر آنکه بدانی محبوبت ،مولایت ،عزلت نشین این جهان گشته و تو نتوانی برای او کاری کنی یا از حجم تنهایی هایش بکاهی .
روز به روز بیشتر از او دور شوی و راهی برای نزدیکتر شدن نیابی .
فاصله تا ماه و یا شاید بیشتر از آن ،بعد مسافت برایت غیرقابل تصور شده و همراهی با او آرزوی دراز و آی خدای من !اگر بگویم دست نیافتنی که دیگر ،چیزی از من باقی نمی ماند .
رنجنامه لحظات دوری از محبوب را که باید به نگارش درآورد؟!دستانم ناتوانند از این کار .
کاش خالص ترین ها بودم ،حال که نیستم دست دوستی به سوی شما خالص ترین مخلوقات دراز می کنم که دعا کنید :
اللهم عجل لولیک الفرج
یا ایهاالعزیز...
۹۱/۱۲/۳۰
خوشا به حال سال 91 که ماه دوازدهمش را دید و عمرش به سر رسید / میترسم عمرم به سر رسد و ماه دوازدهم را ندیده باشم...
***اللهم عجل لمولانا و حبیبنا و ولیک الفرج***
التماس دعا